سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 آب باد

    به روایت حاج زلفعلی شفیعی، حاج چراغعلی شهریاری

  محمود طالب پور، حاج غلام اثرکار،  ناصر علمدار،  ماندعلی شفیعی‏

 در حدود4 کیلومتر بعد از «لیرمنجان» به یک تقاطع مهم می رسیم که می‏توان به آن 4 راه «خرم مکان» نام گذارد، از این 4 راه یک رشته جاده ی آنتنی به طول 500 متر به طرف «خرم مکان» منشعب می‏شود، مسیر اصلی به سمت «مشهدبیلو» و بهشت گم شده امتداد می‏یابد و مسیر جدیدی به طرف تنگ شول، دلخان، اردکان، یاسوج... آغاز می‏گردد. وقتی در این مسیر جدید قرار گرفته و حدود 2 کیلومتر جلو تربرویم، به یک روستای 200 خانواری به نام «آب باد» می‏رسیم. غالب جامعه ی محلی به این روستا «آب باد پلنگی» می‏گویند. زیرا این روستای جدید التأسیس در واقع از سرریز جمعیت  «شول پلنگی» تشکیل شده است .

 نام این روستا مأخوذ از چشمه‏ی است که در ناحیه ی فوقانی روستا ازپای کمر کوه جریان دارد. می‏گویند چند وچون آب آن چشمه ارتباط مستقیم باوزش باد دارد، هر گاه باد بوزد، آب چشمه زیاد می‏شود، هرگاه هوا آرام باشد، آب آن چشمه کم می‏شود .

 املاک آب باد، پلنگی، شیر محمدی و قلعه ی چُغا جمعا یک پلاک اند. نخستین مالک شناخته شده‏ی آن، همان میرزانصراللّه خان ایلخانی بود که در مباحث مربوط به «قلعه چُغا» و «مهجن آباد» بااو آشنا شدیم. وخواندیم که بعد ازخودش به ورثه، شامل غلام رضا خان ایلخانی رسید، سرانجام خانم «زینة السلطنة» چه برسر آن املاک آورد، غلام رضا خان  3 دانگ ملک «آب باد» را به قیمت 40 هزار تومان به آقای سید محمد دبیری فروخت، 3 دانگ دیگر را برای خود نگهداشت .

  اجاره دار این زمین‏ها درهر دوره حضرات «پلنگی» بودند. در تابستان‏ها در این جا کومه بر پا کرده و کشت و زرع می‏نمودند، در فصول زمستان دوباره به محل «پلنگی» بر می‏گشتند. چنان که تا سال 1348 هیچ آبادی در صحرای «آب باد» برپا نبود، در آن سال حاج احمد منوچهری تصمیم گرفت تا با ساختن یک باب خانه در مجاورت چشمه ی «آب باد» در همین جا ساکن شود و از ییلاق - قشلاق بین پلنگی وملک «آب باد» دست بردارد. در سال اول خودش تنها بود، در سال دوم 3 خانه شدند، درسال چهارم 7 خانه والی آخر ...

 جناب غلام علی منوچهری پسر حاج احمد پلنگی دراین مورد چنین می‏گوید: «به همین خاطر در ابتدا نام آن آبادی کنار چشمه را «احمد آباد» می‏گفتند، حاج احمد در این موقع کدخدای 3 دانگ سهم غلام رضا خان از املاک «آب باد» بود، 3 دانگ دیگر متعلق به سید محمد دبیری می‏شد که علی خان شکوهی سمت کدخدایی آن را عهده داربود. مردم «آب باد» از سال 1355 آهسته آهسته از کنار چشمه ی «آب باد» پایین آمده، در حاشیه ی جاده ی اصلی اقدام به خانه سازی نمودند، یک عده ی دیگر هم از شول «پلنگی» آمدند، درنتیجه روستای جدید «آب باد» به سرعت توسعه یافت. آخرین خانه در سال 1380 از کنار چشمه پایین آمد که بدین ترتیب روستای «احمد آباد» یا «آب باداولی» به کلی متروک شد، اکنون همه ی اهالی در حاشیه ی جاده‏ی اصلی، واقع در نقطه ی موسوم به صحرای «گِندی کان» ساکن شده اند .

 اکثریت ساکنین «آب باد» از طایفه ی «شرون کمالی» هستند. گفته می‏شود که" شرون " و " کمال  " دو برادر بودند که از «گشتاسب بویراحمد» آمدند ومدتی در «شول گپ» پاتابه خشک کردند، سپس به «شول پلنگی» آمده و در آن جا ساکن شدند، بعضی می‏گویند که شرون وکمال از نواحی «نورآباد ممسنی» به شول گپ آمدند. بالاخره ازهرجا که آمده باشند، فرزندان آن ها تا حدود 30 سال قبل ازاین در همان روستای «پلنگی» به سر می‏بردند. از آن زمان به این سو جملگی به روستای «آب باد» نقل مکان نموده‏اند، چنان که یک نفر شرون کمالی اکنون در «شول پلنگی» وجود ندارد، جملگی در «آب باد» زندگی می‏کنند، یک چند خانوار شرون کمالی هم در روستای کوچک «بادامک» سکنی گزیده اند. باقی مانده‏های ساکن در دره ی «پلنگی» تماما ازفرزندان " نجف " اند که در بخش خودش معرفی خواهند شد .

 از200 خانوار ساکن درروستای «آب باد» حدود 10 خانوار از طایفه ی نجفی می باشند، که با فامیل های شکوهی، قاسمی و میرزا مرادی زندگی می‏کنند. باقی 190 خانوار  جملگی ازطایفه ی شرون کمالی اند. گروهی از مردم ساکن درروستای «بادامک» نیز ازطایفه ی نجفی می‏باشند .

 " شرون" دو پسر به نام‏های " علی شیر " و " جم شیر " داشت. " کمال " یک پسر به نام "علی مراد " داشت. از علی مراد دو پسر به نام‏های خداداد و خدا بخش به جا ماند. اما علی شیرهفت پسر به نام های محمد، ساتیار، مهمان دار، علی محمد، اللّه قلی، محمد حسین و حسین داشت. ساکنین فعلی روستای «آب باد» فرزندان همین‏ها هستند. یک نمونه از نسب نامه‏ی کمالی‏های «آب باد» چنین است:  سجاد، ماند علی، زلفعلی، کوچک علی، علی مراد، خداداد، علی مراد - کمال .

 یک نمونه از نسب نامه ی شرونی‏های «آب باد» نیز چنین است:  امان اللّه ، غلام علی، حسن، غلام، علی شیر، محمد حسین، علی شیر - شرون .

 روستای «آب باد» دارای یک باب مسجد خیلی تمیز به نام امام جعفر صادق (ع) است که زمین آن راحسین خان بهمنی اهداء نموده است. یک باب مدرسه ی ابتدایی دارد. واز امکانات اولیه‏ی زندگی شامل آب لوله کشی، روشنایی برق، مخابرات و خانه ی بهداشت برخوردار است. مردم آب باد خیلی ثروت مند نیستند، زمین کم دارند، وضعیت دام داری در آن جا خوب است، آب باد از جمله روستاهای است که کارخانه ی برنج کوبی ندارد. تا کنون 4 نفر کارمند از روستای آب باد پا گرفته‏اند .

 مناظری از آ ب باد ، کربلای محمد حسینی ، شول پلنگی 






تاریخ : یکشنبه 91/6/19 | 10:28 صبح | نویسنده : مهندس سجاد شفیعی | نظرات ()
.: Weblog Themes By BlackSkin :.